چیزی که اعتیاد فرآیندی را پیچیده می سازد این است که چنین ارقامی اغلب تحت تأثیر تعریف رفتار های کنونی مراجع به عنوان اختلالات وسواسی، اختلالات کنترل تکانه، یا اعتیادها قرار میگیرد. بنابراین، اگر یک متخصص بالینی، رفتارهای مراجع را به عنوان معیارهای اعتیاد جنسی تعریف کند و متخصص دیگر همان رفتارها را به کنترل تکانه نسبت دهد، آمار شیوع اعتیاد مبهم خواهد بود. نهایتاً، زمانی که نشانگان یک اعتیاد بیش از اندازه حاد میشود، مراجعان ممکن است در ابتدا رفتارهای ناکارآمد و اختلالات خلقی بروز دهند (مانند اختلافات زناشویی، افسردگی با تفکر خودکشی گرایانه، اضطراب و حملات وحشتزدگی، ضربه جسمانی) که در واقع نتیجه مسائل مربوط به اعتیاد آنها است. بنابراین، تشخیص های اعتیادی ممکن است هرگز به درستی شناسایی و ثبت نگردد.
بعد از این همه، چه اقداماتی برای تخمین تعداد افرادی که از اختلالات اعتیادی رنج میبرند انجام شده است؟ برخی مؤلفان تعداد افراد دارای اعتیاد به انواع مواد مخدر، الکل و دخانیات را بین یازده و پنجاه و هشت میلیون نفر تخمین میزنند. قابل ملاحظه است که تفاوت زیادی بین یازده و پنجاه و هشت میلیون وجود دارد، بیشتر متخصصان می کوشند تا نتایج میزان شیوع اعتیاد به مواد مخدر را بر اساس نمونه های جمعیتی خاصی که مواد مخدر خاصی مصرف می کنند، استخراج کنند. به طور مثال، ۱۰ در صد از دانش آموزان دبیرستانی به استفاده از اکستازی در طول زندگیشان اقرار کردند. اگر این موضوع را مدنظر قرار دهیم که جوانان حاضر در میهمانی های شبانه و در معرض خطر، در این مطالعه مدنظر قرار نگرفتند، این رقم حتی ترسناک تر هم به نظر می رسد.
مطالعه دیگری نشان داد که در بین ۹ درصد از نوجوانان که استفاده از مواد استنشاقی (مانند چسب، قوطی های اسپری مایع، نیترات نشاسته، فرئون، و بوتان) در طول زندگی خود را گزارش می کنند، بیشترین تعداد به جمعیت آمریکایی های بومی تعلق داشت حتی در بین جمعیت هایی که محدودیت آشکاری در استفاده از تنباکو، الکل و داروهای تجویز نشده دارند، مانند دانش آموزان کالج مربوط به کلیسا که دارای وابستگی مذهبی، استفاده از ماری جوانا در طول زندگی خود را گزارش کرده اند واضح است که هر یک از مطالعات مذکور، محدودیت های خود را دارند، که از اندازه کوچک نمونه، محدودیت جغرافیایی تا سوگیری نهفته در ابزارهای خود- گزارشی، گستردگی دارند. با این حال، این مطالعات و مطالعات مشابه، چالش های نهفته در فرآیند جمع آوری اطلاعات مربوط به میزان شیوع اعتیاد به مواد مخدر را نشان میدهند.
نشئه زاها: نشئه زاها که هیجانات و برخی دریافت های حسی را کاهش می دهند (تریاک، کوکائین و غیره)
خیال انگیزها: خیال انگیزها که توهمات را تقویت می کنند (حشیش، قارچ ها، ال. اس. دی)
سکرآورها: سکرآورها، که نخست باعث تحریک و سپس باعث افسردگی می شوند (الکل و حلال های فرار)
خواب آورهای مصنوعی: خواب آورهای مصنوعی، نظیر باربیتورات ها
تحریک کننده ها: تحریک کننده ها، که تحریک کننده فعالیت های روانی اند (دخانیات، قهوه و چای)