ترک سیگار می تواند آسان و حتی لذت بخش باشد در حقیقت ترک سیگار به طور غیر قابل باوری آسان است و فقط باید دو کار انجام دهید، اول این که تصمیم بگیرد هرگز سیگار نکشید و دوم این که در طول ترک سیگار سعی کنید شاد باشید.
شما در برهه ای از زمان زانوی غم بغل خواهید گرفت و در نتیجه دیر یا زود تصمیمتان عوض می شود. احتمالاً شما این کار را قبلاً نیز تجربه کرده اید. سیگار مانند مار خوش خط و خال فریبنده است. کل تجارت سیگار یک تله‌ی نامحسوس و بد است.
مشکل اصلی ترک سیگار به خاطر اعتیاد بدن به ماده شیمیایی نیکوتین نیست مشکل اصلی شستشوی مغزی می باشد به همین دلیل ابتدا باید توهمات و باورهای غلطی را که در ذهن تان وجود دارد از سر بیرون کنید، دشمن خود را بشناسید تا تاکتیک های ترک سیگار را شناسایی کرده و به آسانی مقلوبش سازید.
زندگی در طول دوره ترک سیگار بیش از هر زمان دیگری برایتان لذت بخش خواهد بود وقتی که مصرف سیگار خود را به یکباره از صد نخ به صفر می رسانید. آن موقع هیچ احساس ناراحتی ندارید، برعکس این اتفاق عالی ترین رخداد زندگیتان خواهد بود. آن گاه فکر می کنید چرا ترک سیگار تا این حد آسان شده است. مدت ها طول می‌کشد تا به اسرار آن پی ببرید و دلیل اصلی آن این است که این بار با اطمینان می دانستید که هرگز لب به سیگار نخواهید زد.
در گذشته با این که واقعاً مصمم به ترک سیگار بودید اساساً با این امید شروع می کردید که اگر بتوانید مدت زیادی مقاومت کنید بالاخره وسوسه سیگار کشیدن از وجودتان خارج خواهد شد. شکستتان به خاطر آن بود که منتظر بودید اتفاق خاصی رخ دهد، اما هر چه بیشتر زانوی غم در بغل می‌گرفتید، نیاز به سیگار کشیدن در شما بیشتر می شد و به این ترتیب هیچ وقت میل به سیگار کشیدن در وجودتان از بین نرفت.
آخرین تلاش انسان برای ترک سیگار با بقیه زمان ها فرق می کند. این بار خیلی جدی به مسئله فکر می کنید، تا آن زمان هر وقت شکست خوردید با این فکر خود را تسلی می دادید که دفعه بعد آسان تر خواهد بود. هرگز به ذهنتان خطور نکرده بود که مجبورید بقیه عمر خود را با کشیدن سیگار دود کنید. درک این واقعیت وجودتان را پر از ترس می کرد و شما را وامی‌داشت تا عمیق تر به موضوع بیندیشید به جای آن که به صورت ناخودآگاه سیگار روشن کنید به هنگام کشیدن سیگار به تجزیه و تحلیل احساسات خود می پرداختید. این عمل آن چه را که خود قبلاً می دانستید تأیید می کرد.
واقعاً هیچ لذتی در کشیدن سیگار نبود. سیگار چیز کثیف و چندش آوری است. نگاهی به افراد غیر سیگاری بیاندازید تا آن زمان افراد غیرسیگاری را موجوداتی ضعیف، غیر اجتماعی و وسواسی تلقی می کردید، اما وقتی از نزدیک با آن ها برخورد کردید دیدید که آن ها هم از نظر جسمی و هم عصبی از سیگاری‌ها قوی ترند. پی بردید که آن ها بدون مصرف دخانیات قادرند از پس از فشارهای روانی و سختی های زندگی برآیند و از مناسبات اجتماعی بیشتر لذت می‌برند و یقیناً در آن ها عشق به زندگی قوی تر است.
