سوالی که برایمان پیش می آید این است که با ترک سیگار ما چه چیزی را ترک می کنیم، مطلقاً هیچ چیز. آن چه که ترک سیگار را برای ما مشکل می سازد ترس است. ترس از این که لذت یا تکیه گاه روحی خود را از دست دهیم. ترس از این که موقعیت های شادی بخش دیگر مثل سابق نباشند. ترس از این که نتوانیم از عهده شرایط تنش زا برآییم. به عبارت دیگر تأثیر شستشوی مغزی در فریب دادن ما پذیرفتن این باور است که ما ناتوانیم یا برعکس واقعاً در سیگار چیزی وجود دارد که بدن ما به آن نیاز دارد و ترک سیگار در ما ایجاد خلأ می کند. این را خوب به ذهنتان بسپارید که سیگار هیچ نیازی را جواب نمی دهد بلکه خود باعث تولید نیاز در شما می شود.
انسان پیچیده ترین موجود بر روی کره زمین است چه به وجود یک خالق اعتقاد داشته باشید و چه به این که فرآیند انتخاب طبیعی یا چیزی بین این دو. بالاخره هر موجود یا سیستمی که بدن ما را ساخته است می باید هزاران بار هوشمندتر از خود انسان باشد. انسان حتی نمی تواند کوچک ترین سلول زنده را خلق کند چه رسد به خلق معجزه بینایی، دستگاه تولید مثل، سیستم جریان خون یا مغز، اگر خالق اراده می کرد که ما سیگار بکشیم مطمئناً فیلتری در بدن ما تعبیه می کرد تا نگذارد سموم وارد بدنمان شود در واقع بدن ما مجهز به وسایل هشدار دهنده می باشد که به صورت سرفه، سرگیجه، بیماری و غیره اعلام خطر می کند اما ما با نادیده گرفتن آن ها خود را به خطر می اندازیم.
واقعیت شیرین آن است که چیزی برای ترک کردن وجود ندارد به محض پاک شدن بدن شما از وجود نیکوتین و از بین رفتن شستشوی مغزی خواهید دید که نه هوس سیگار کشیدن به سراغ شما می آید و نه نسبت به آن احساس نیاز می کنید. افراد سیگاری با آن که می دانند دود سیگار برای افراد غیر سیگاری آزار دهنده است به کشیدن ادامه می دهند. این به معنای آن نیست که افراد سیگاری آدم های بی ملاحظه ای هستند بلکه به این معناست که بدون سیگار واقعاً بیچاره اند. آن ها بین شیطان و دریای ژرف آبی گیر کرده اند. یا باید سیگار را کنار بگذارند که در آن صورت احساس بیچارگی می کنند و یا به کشیدن سیگار ادامه دهند که جز رنجاندن دیگران و تحقیر خود چیزی نصیبشان نمی شود.
سیگار بیشترین ترس را در زنان سیگاری تولید می کند. عملاً خانم ها در مورد وضع ظاهری خود وسواس به خرج می دهند. آن ها تا با دقت به ظاهر خود نرسند و به خودشان عطر و ادکلن نزنند در هیچ مجلسی حاضر نمی شوند. با این حال، با این که می دانند نفسشان بوی زیرسیگاری مانده می دهد، حاضر نیستند کوچک ترین اقدامی در این مورد به عمل آورند. این مسئله آن ها را آزار می دهد. بسیاری از آن ها از بوی لباس و موی خود متنفرند و با این وجود به کشیدن ادامه می دهند. علت این ترس همان ماده مخدر کثیف است.
