مستی با الکل

مستی با الکل
در مسمومیت الکلی شواهدی از تغییرات رفتاری، کندی حرکات و کاهش توانایی تفکر روشن بروز می‌کند که احتمالاً سبب افزایش اختلال در هماهنگی عضلانی و قضاوت و حتی مشکلات جدی هماهنگی (آتاکسی)، افزایش بی‌ثباتی خلق و درجات پیش‌رونده‌ای از اختلال شناختی می‌شود. مسمومیت با الکل همان حالت مستی است. بالینگر باید دوز بنزودیازپین ها را عیار گیری کند، یعنی درمان را با دوز بالا شروع کرده و با بهبود بیمار آن را کاهش دهد. برای آرام و خواب‌آلوده نگاه ‌داشتن بیماران باید مقادیر کافی بنزودیازپین تجویز شود، اما نباید بیمار آن ‌قدر خواب‌آلوده شود که بالینگر نتواند او را برای انجام اقدامات مناسب مانند معاینه عصبی بیدار کند.

ملاک‌های تشخیصی برای مسمومیت با الکل مبتنی بر شواهد مصرف اخیر الکل، رفتار غیر انطباقی و دست‌کم یک مورد از قرائن فیزیولوژیک احتمالی مسمومیت است. ملاک‌های طبقه‌بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها و مشکلات بهداشتی وابسته در مورد مسمومیت حاد الکل است هفت نشانه فیزیولوژیک ذکر شده است.

بر اساس یک رویکرد محافظه‌کارانه برای تعیین سطوح خونی دارای اثرات عمده بر قابلیت‌های رانندگی، تعریف قانونی مسمومیت عبارت است از غلظت خونی هشتاد تا صد میلی‌گرم اتانول در دسی لیتر خون. در اکثر افراد برآورد تقریبی تخریب‌های حاصله در غلظت‌های مختلف را می‌توان ارائه نمود. کسی که در مسمومیت های کوچک با الکل، شواهدی از تخریب عملکرد حرکتی و روانی نشان نمی‌دهد، احتمالاً تحمل فارماکودینامیک چشمگیری پیداکرده است. در این محدوده افرادی که تحمل قابل ملاحظه ای ندارند دچار استفراغ و تهوع نسبتاً شدیدی می‌شوند.

در مسمومیت های شدید الکلی اختلال تکلم و تخریب حافظه (فراموشی پیش‌گستر یا فراموشی‌های الکلی) تشدید می‌شود. افزایش بیشتر در غلظت الکل خون به مرحله نخست بیهوشی منجر می‌شود و در افراد فاقد تحمل، بیشتر با خطر نارسایی تنفسی، اغما و مرگ همراه است.

ترک الکل

ترک الکل، حتی بدون دلیریوم، می‌تواند مسئله‌ای جدی بوده و با تشنج و بیش فعالی دستگاه خودمختار همراه  شود. شرایطی که ممکن است زمینه‌ساز علائم ترک الکل باشند و یا موجب تشدید آن‌ها شوند عبارتند از خستگی، سوءتغذیه، بیماری جسمی و افسردگی. ملاک‌های برای ترک الکل مستلزم قطع یا کاهش مصرف الکل (که طولانی و افراطی بوده است) و وجود نشانه‌های خاص جسمی یا عصبی می‌باشد. همچنین این امکان را فراهم می‌کند که تشخیص را با عبارت «همراه با آشفتگی ادراکی» مشخص کنیم.

در مطالعه‌ای که اخیراً روی جریان خون مغز در حین ترک الکل در افراد مرتبط با الکل که از سایر لحاظ سالم بودند انجام شد، کاهش کلی میزان فعالیت متابولیک مشاهده شد هر چند با تحقیق  بیشتر مؤلفین به این نتیجه رسیدند که فعالیت متابولیک مخصوصاً در نواحی آهیانه چپ و پیشانی راست کاهش‌یافته است.

نشانه کلاسیک ترک الکل رعشه است، هر چند طیف نشانه‌ها ممکن است گسترش ‌یافته و نشانه‌های سایکوتیک و ادراکی (نظیر هذیان ها و توهمات)، حملات تشنجی و نشانه‌های دلیریوم ترمنس را که امروز دلیریوم ترک الکل نامیده می‌شود در بربگیرد.

رعشه (که اغلب لرزش یا تکان نامیده می‌شود) ظرف شش تا هشت ساعت پس از قطع مصرف الکل ظاهر می‌شود، علائم سایکوتیک و ادراکی هشت تا دوازده ساعت، حملات تشنجی دوازده تا بیست و چهار ساعت و دلیریوم ترمنس ظرف هفتاد و دو ساعت بعد از قطع مصرف الکل شروع می‌شوند، هرچند پزشک باید در طول هفته اول ترک الکل مراقب پیدایش دلیریوم ترمنس باشد. سندرم ترک الکل گاهی سیر پیشرفت معمول را طی نکرده و مستقیماً وارد دلیریوم ترمنس می‌شود.

مستی با الکل

حملات تشنجی مسمومیت با الکل

حملات تشنجی مربوط به ترک الکل، قالبی و منتشره بوده و خصلت تونیک، کلونیک دارند. بیماران اغلب ظرف سه تا شش ساعت پس از نخستین حمله تشنجی دچار چندین حمله تشنجی می‌شوند. صرع مداوم نسبتاً نادر است و در کمتر از سه درصد از همه بیماران روی می‌دهد. هر چند برای مداوای حملات تشنجی ترک الکل نیازی به تجویز داروهای ضد تشنج نیست، وقتی بیمار برای نخستین بار در بخش فوریت مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، تعیین علت حمله تشنجی دشوار است، به همین دلیل بسیاری از بیماران مبتلا به حملات تشنجی ترک الکل، داروهای ضد تشنج دریافت می‌کنند که پس از شناسایی علت تشنج قطع می‌شود.

درمان نشانه های مسمومیت با الکل

داروهای اصلی برای کنترل نشانه‌های ترک الکل بنزودیازپین ها هستند. بسیاری از مطالعات نشان داده است که افزایش فشارخون، تعریق و لرزش همراه با ترک الکل کمک کنند. بنزودیازپین ها را می‌توان به طریق خوراکی یا غیرخوراکی تجویز کرد. اما دیازپام و کلردیازپوکساید به دلیل جذب نامنظم نباید از طریق تزریق عضلانی تجویز شوند.

هر چند بنزودیازپین ها درمان استاندارد ترک الکل هستند، مطالعات نشان داده است که کاربامازپین با دوز هشتصد میلی‌گرم در روز به همان اندازه مؤثر است و مزیت آن این است که احتمال سوء مصرف آن بسیار کم است. این کاربرد کاربامازپین به‌تدریج در آمریکا و اروپا عمومیت می‌یابد. آنتاگونیست های گیرنده بتا - آدرنرژیک و کلونیدین نیز برای رفع نشانه‌های بیش فعالی سمپاتیک به کار می‌روند، اما هیچ‌ یک از این داروها در درمان حملات تشنجی یا دلیریوم مؤثر نیستند.