توصیه هایـی برای ایجـاد ارتبـاط سـودمند بـا فـرد معتـاد

انتظـار نداشـته باشـید بعـد از رهنمودهـای شـما، معجـزه ای رخ دهـد و یک شـبه عزیــز معتادتــان تصمیــم بــه تــرک اعتیــاد بگیــرد. حتــی در صورتی کــه شــما همــه توصیه هــای ارائه شــده را بــه کار گرفتــه و صحبت کــردن بــا او را آغــاز کنیــد، بــا فــردی رو بــه رو هســتید کــه جســم و روان او به شــدت تحــت تأثیــر بیمـاری اعتیـاد قـرار گرفتـه اسـت.

به جای نصیحت کردن، بازخورد بدهید

بیــن نصیحت کــردن و اظهارنظرکــردن تفــاوت بســیار زیــادی وجــود دارد. نصیحت کــردن حالــت دخالــت در زندگــی دیگــران دارد در حالی کــه رهنمــود دادن یــا اظهارنظرکــردن، جنبــه حمایتــی دارد.

نصیحت کــردن شــبیه دسـتوردادن بـه فـرد مصرف کننده مواد مخدر اسـت کـه چـه کاری انجـام دهـد و چـه کاری انجـام ندهــد. نصیحت کــردن و تعییــن این کــه بهتریــن راه و روش زندگــی کــدام اسـت، در واقـع بـه این معنـی اسـت کـه شـما فـرد معتـاد را ماننـد یـک کـودک فــرض کــرده و بــه او می گوییــد کــه چه چیــزی خــوب و چه چیــزی بــد اســت و بـا کنایـه می خواهیـد بـه او بفهمانیـد کـه او فـرق بیـن خـوب و بـد را تشـخیص نمی دهــد.

واقعیت ها را به آن ها بگویید

بهتـر اسـت کـه در کمـال خونسـردی و با صراحـت بـه فـرد معتـاد بگوییـد کـه بـا رفتارهایـش باعـث آزار سـایر اعضـاء شـده اسـت. بـرای مثـال، تصـور کنیـد کـه فــرد معتــاد شــب قبــل دیــر بــه خانــه بازگشــته و شــما را چشــم انتظار و نگــران گذاشـته اسـت. فقــط کافــی اســت به آرامــی و صادقانــه دربــاره احساســی کــه او بــا دیرآمدنــش در شــما و ســایر اعضــا ایجــاد کــرده، ســخن بگوییــد.

قضاوت نکنید

از بدزبانــی و ناســزاگویی خــودداری کنیــد، چــون ایــن کار باعــث می شــود تــا فــرد معتــاد بــا خشــم واکنــش نشــان داده و حالــت دفاعــی به خــود بگیــرد. قضاوت کــردن یــا توهین کــردن هیــچ کمکــی بــه شــما یــا عزیــز معتادتــان نمی کنــد. تحقیــر یــا کوچک کــردن فــرد معتــاد، هیــچ حاصلــی جــز فاصله گرفتــن بیشــتر او از شــما نخواهــد داشــت.  

همیشــه حواســتان را جمــع کنیــد تــا از به کاربــردن کلمــات و جملاتــی کــه باعــث قضاوت کــردن دربــاره رفتــار فــرد گرفتار بیماری اعتیاد می شــود خــودداری کنیــد، چــرا کــه وقتــی شــما بــه او توهیــن کنیــد، به طــور قطــع او هــم بــه همین صــورت واکنــش نشــان می دهــد و آن هنــگام اســت کــه گفتگــوی دوســتانه، بــه درگیــری تبدیــل شــده و شــما هیــچ نتیجــه ای از کار خــود نخواهیــد گرفــت.

عجولانه واکنش نشان ندهید

حتــی اگــر فــرد بســیار حســاس و زودرنجــی هســتید و فــرد معتــاد ســعی در جریحه دارکــردن احساســات شــما می کنــد، از واکنــش نشــان دادن و برخــورد عجولانـه بـا فـرد معتـاد خـودداری کنیـد. بهتـر اسـت مدتی صبـر کنیـد تـا آرامش خــود را به دســت آورده و ســپس بــا عزیــز معتادتــان به گفتگــو بنشــینید.

توصیه هایـی برای ایجـاد ارتبـاط سـودمند بـا فـرد معتـاد

از افراط خودداری کنید

برخـورد منفـی با فـرد معتـاد باعـث می شـود تـا دورنمـای بهبـودی و درمان اعتیـاد تیره تـر شـود. موقـع صحبت کـردن بـا افـراد معتـاد از به کاربـردن کلمـات تنـد و زننـده ای همچـون هرگـز، همیشـه، تـا پایـان عمـر و ... خـودداری کنیـد. چـون این گونـه عبارت هـا و قضاوت هـا، پیشـگویی های بیهـوده ای بیـش نیسـتند.

وقتی که معتاد نشئه است، با او صحبت نکنید

تلاش کـردن بـرای گفتگـو بـا فـرد معتـادی کـه در حالـت نشـئگی اسـت، ماننـد صحبت کـردن بـا یـک دیـوار اسـت و هیـچ نتیجـه ای جـز شکسـت نـدارد. ایـن احتمــال نیــز وجــود دارد کــه گفتگو کــردن در ایــن شــرایط بــه بحث و جــدل یــا درگیــری و خشــونت ختــم شــده و شــما را بــا خطــر مواجــه کنــد.

هدفمند صحبت کنید

اگــر موضوعــی وجــود دارد کــه می خواهیــد دربــاره آن بــا فــرد معتــاد صحبــت کنیــد، دربــاره هدفــی کــه از ایــن گفتگــو داریــد مطمئــن شــوید. اگــر فقــط به قصــد خالی کــردن خشــم و ناراحتــی خودتــان بــا او صحبــت می کنیــد، مطمئــن باشــید کــه بــه هیــچ نتیجــه مطلوبــی نخواهیــد رســید. این گونــه گفتگوهــا بــه هیچ وجــه تغییــری در رفتــار فــرد معتــاد ایجــاد نخواهــد کــرد. مسئولیت رهنمودها و اظهارنظرهای خود را برعهده گیرید. ســعی کنیــد به جــای یــادآوری اشــتباه ها و خطاهــای فــرد معتــاد بــه او بگوییــد کـه رفتـارش چگونـه احساسـات شـما را تحـت تأثیـر قـرار میدهـد.

ضد و نقیض گویی ها را یادآوری کنید

همیشــه واقعیــت را بگوییــد، امــا بــا سیاســت و ملایمــت بــا فــرد مصرف کننده مواد مخدر حــرف بزنیــد. به جــای این کــه در واکنش هــای خــود بــه ســخنان فــرد معتــاد حالــت تدافعــی بگیریــد و نشــان دهیــد کــه حــق بــا شماســت، پرســش هایی را مطــرح کنیــد تــا او، بــه ضد و نقیــض بــودن حرف هــای خــود پی ببــرد.

مسئولیت تصمیم گیری را به آنان بسپارید

دیگــران را مســئول مشــکلات و گرفتاری هــای خــود افــراد معتــاد معمــولاً معرفــی می کننــد. اگــر از یــک معتــاد بپرســید کــه چطــور معتــاد شــد، بــرای شــما هــزاران دلیــل مــی آورد تــا ثابــت کنــد خــودش در ایــن رابطــه مقصــر نیســت و ایــن رفتارهــای دیگــران اســت کــه باعــث معتاد شــدن او شــده اســت. بیشـتر معتـادان از نداشـتن اعتماد به نفـس رنـج می برنـد.

آن هـا احسـاس خوبـی دربـاره خودشـان ندارنـد و دیگـران را مسـئول همـه مشـکلاتی می داننـد کـه در آن گرفتـار شـده اند. آن هـا بـا انداختـن مسـئولیت بدبختـی و مشـکلات خـود بـه گــردن دیگــران ســعی می کننــد تــا اعتیــاد خــود را توجیــه کــرده و بــه مصــرف خــود ادامــه دهنــد.