اندیشه افراد سیگاری برای عود مصرف سیگار

مشکل افراد سیگاری ذهنی و روانی بوده، به خاطر عدم اطمینان از داشتن قدرت ترک سیگار است. در ترک سیگار اگر چه درد فیزیکی وجود ندارد اما بی‌تأثیر هم نیست. فرد سیگاری احساس ناامنی می کند. همین تلاش برای فراموش کردن سیگار است که ذهنش را مشغول می سازد و ممکن است باعث شود تا روزها و هفته ها دچار افسردگی شدید شود. ذهن وی انباشته از شک و ترس است.

در روش های ترک سیگار به صورت غیر اصولی و ترک هایی که تحت نظارت پزشک و روان درمانگر انجام نمی شود، تعداد بسیار زیادی از افراد مجدداً مصرف خود را شروع می کنند و برای این کار معمولاً بهانه های غیر منطقی می آورند که تقریباً مشابه هم هستند.

بهانه هایی که بعد از ترک دوباره به سمت سیگار می رویم

زندگی خیلی کوتاه است ممکن است بمبی منفجر شود یا فردا برویم زیر اتوبوس. دیگر خیلی دیر است. این روزها هر چیزی ممکن است باعث سرطان شود. زمان مناسبی را انتخاب نکرده ام باید تا بعد از تعطیلات عید، بعد از این موقعیت و پرتنش، بعد از این . . .، صبر می کردم. نمی توانم تمرکز کنم این مسئله بر اعصاب و رفتارم تأثیر منفی گذاشته است. نمی توانم کار را درست انجام دهم. باعث ناراحتی خانواده و دوستانم شده ام. به خاطر آن ها هم که شده مجبورم باز هم سیگار بکشم. من شدیداً به سیگار معتادم و به غیر از سیگار کشیدن راهی برای شاد زیستن وجود ندارد.

تسلیم افراد سیگاری در برابر سیگار

فرد سیگاری در این مرحله معمولاً تسلیم شده، یک نخ سیگار روشن می کند. اتفاقاً آشفتگی روانی اش بیشتر می شود به خاطر این که از یک سو وقتی بدن نیکوتین را گرفت احساس آرامش زیادی در فرد به وجود می‌آید و از طرف دیگر وقتی فرد سیگاری به مدت طولانی مقاومت کرده باشد سیگار به ذائقه اش نمی چسبد و واقعاً نمی تواند بفهمد که اصلاً چرا سیگار می‌کشد. برای همین در خود احساس بی ارادگی می‌کند.

در حقیقت به خاطر نداشتن نیروی اراده نیست فقط وی نظرش عوض شده است و با توجه به آخرین تصمیم خود فکر می‌کند کار درستی انجام داده است. وقتی فرد احساس بدبختی کند ثروت دیگر ارزشی ندارد. بهتر است زندگی کوتاه اما لذت بخشی داشته باشیم تا زندگی طولانی اما همراه فلاکت. خوشبختانه نه فقط این گونه نیست بلکه کاملاً برعکس است.

اندیشه افراد سیگاری برای عود مصرف سیگار

افسردگی در افراد سیگاری

زندگی یک فرد غیرسیگاری به مراتب شادتر است. فلاکتی که فرد سیگاری از آن رنج می برد هیچ ربطی به درد و رنج ترک سیگار ندارد. درست است که ترک سیگار باعث برانگیخته شدن آن می‌شود اما آن چه که فرد سیگاری را واقعاً آزار می‌دهد منشأش در ذهن اوست یعنی داشتن شک و عدم اطمینان. از آن جایی که فرد سیگاری تصورش آن است که دارد از خودگذشتگی می‌کند احساس محرومیت به او دست می دهد که این خود به تولید استرس کمک می‌کند. همین که ذهنش به او بگوید یک نخ سیگار بکش، دوره تنش آغاز می شود. بنابراین به محض ترک کردن دوست دارد سیگار بکشد اما اکنون نمی تواند چون در حال ترک است. این موضوع وی را افسرده تر می سازد و میل به سیگار کشیدن را در وی افزایش می دهد.

مشکلات ترک سیگار

مسئله دیگری که ترک سیگار با مشکل مواجه می‌سازد این است که فرد سیگاری منتظر است اتفاق خاصی رخ دهد. با روش تلاش اراده برای ترک سیگار، فرد سیگاری چنین فکر می‌کند که اگر بتوانم مدت زیادی بدون سیگار سر کنم پس فکر سیگار کشیدن در من از بین می رود.