زندگی کوتاه و بی ارزش است و در این عمر کوتاه باید خوش گذراند

برخی افراد بر این باورند که عمر انسان کوتاه است و در این مدت کوتاه می بایست از زندگی لذت برد و خوش گذراند.

ما خوشی و شاد بودن را در چه می بینیم؟ در کار، پیشرفت، کمک به جامعه، محبت و عشق، خواندن یک شعر، گردش، خندیدن به دیگران، برتری طلبی در قدرت و پول، استفاده از مواد و الکل؟ در کدام یک؟ اگر واقعأ بگوییم زندگی بی ارزش است و بعد خوشی را در مواد مخدر و الکل ببینیم، در این صورت زندگی خیلی بی ارزش تر خواهد بود.

این عقیده در میان مصرف کنندگان، بیشتر مخصوص افراد افسرده، فاقد هدف، معنا و فلسفه ی زندگی است. در واقع یکی از علائم افسردگی، احساس پوچی و بی معنی بودن مسائل روزمره می باشد.

این افراد به خاطر افسردگی و خلق و انرژی پایین، به مصرف مواد مخدر روی می آورند تا بلکه به طور موقتی احساس سرزندگی و سرخوشی کنند و در میان دوستان و دیگر موقعیت ها خوش بگذرانند.

این باور به این خاطر غیر منطقی است که اگر زندگی بی ارزش است، لذت ها و خوشی های آن هم بی ارزش تر است.

باورهای غلط در مورد اعتیاد

پس چه لزومی دارد این همه به لذت ها بچسبیم؟ به علاوه چرا زندگی کوتاه است؟ مگر چند درصد از عمرمان را به درستی استفاده می کنیم؟ مگر نه این است که بسیاری از روز ها و لحظات را به بطالت می گذرانیم؟

پس زندگی کوتاه نیست، بلکه آن قدر بلند است که بعضی از ما مهارتی برای مدیریت زمان نداریم و خود را افسرده می کنیم. اساساً هیچ کس با لذت بردن از زندگی مخالف نیست، اما لذتی ارزش دارد که پایدار و سازنده بوده و معنای زیبایی در پس آن نهفته باشد. اما لذت بردن از مواد، باعث دردها و رنج های بیشتری می شود.

در مورد این باورها که در جامعه شکل گرفته می بایست اندکی فکر کرد و در پی این بود که این صحبت ها جنبه علمی و منطقی دارند و یا فقط از سر تنبلی و توجیه کارهای غلط گفته شده اند. زیرا خوشی های سالم زیادی وجود دارند که انسان می تواند به انجام آنها بپردازد بدون اینکه عوارضی متوجه آن شود.