به دام افتادن فرد در دام اعتیاد به مواد مخدر

به دلیل ترس از عوارض قطع مصرف مواد مخدر نیست که فرد از جست و جوی کمک و ترک مواد مخدر خودداری می‌کند، بلکه وحشت او از رو به رو شدن با ناشناخته هاست که وی را وادار می‌سازد تا به رفتار اعتیاد آور ادامه دهد. اعتیاد به مواد مخدر قابل پیش بینی است و مسیری را که طی می‌کند، قابل انتظار است. رو به رو شدن با دنیای واقعی، نیاز به زمان و صبر دارد و بعضی اوقات هم این رویارویی، ناراحتی و مشقت به همراه دارد.

مصرف تفریحی مواد مخدر منجر به اعتیاد می شود

با ادامه مصرف مواد مخدر، ممکن است مصرف مواد مخدر تبدیل به اعتیاد شود و به شدت بر شیمی مغز افراد تأثیر بگذارد. هنگامی که مغز شروع به سیگنال دادن به نیاز شدید فیزیکی به ادامه مصرف مواد مخدر می کند، آن چه زمانی استفاده تفریحی بود به یک اجبار فیزیکی تبدیل می شود که زندگی فرد را کنترل می کند.

آسیب پذیری همه افراد در مقابل مواد مخدر

آسیب پذیری نسبت به اعتیاد به مواد مخدر و الکل شامل همه افرادی می شود که رویدادهای آسیب زا را تجربه کرده اند، خواه به طور رسمی معیارهای اختلال استرس پس از سانحه را داشته باشند یا نه. صرف نظر از این، آن ها به شدت در برابر اثرات تسکین دهنده کوتاه مدت هر یک از مواد افیونی برای آرام کردن و بازگشت به گذشته، کابوس، وحشت شبانه، افکار مزاحم و احساس نفرت از خود آسیب پذیر خواهند بود. ویرانی که اعتیاد به مواد مخدر و الکل بر زندگی یک فرد وارد می کند، ممکن است در مقایسه با وحشت روزانه زندگی یا حملات پانیک و فلاش بک یا اضطراب شدید قانع کننده نباشد.

به دام افتادن فرد در دام اعتیاد به مواد مخدر

تلاش بی نتیجه فرد معتاد برای ترک مواد مخدر

فرد معتاد هر چه قدر بیشتر تلاش می‌کند تا فقط با اراده از اعتیاد به مواد مخدر رها شود، حلقه دام تنگ تر می‌شود. در آخر فرد معتاد به نقطه‌ای از استیصال و درماندگی در پیوند خود با مواد مخدر یا فعالیت معتاد کننده می‌رسد. در این مرحله فرد ذهن مشغولی شدیدی در ارتباط با آن مواد مخدر پیدا می‌کند، به طوری که هیچ چیز دیگری را به حساب نمی آورد. فرد معتاد به طور فزاینده‌ای تابع انگیزه ها و امیال آنی و ناگهانی خویش است و در برآوردن آن ها دچار وسواس می‌شود. به طوری که کارهایی را انجام می‌دهد که در گذشته حتی فکر انجام آن را هم نمی کرده است.

مرحله سقوط و درماندگی در اعتیاد به مواد مخدر

این مرحله از رابطه اعتیادآور، مرحله سقوط در درماندگی و استیصال است. فرد معتاد هیچ راهی را برای خارج شدن از این وضعیت نمی‌شناسد. توانایی‌اش را برای مقابله و انجام هر کار دیگری از دست می‌دهد و همچنان در حالت ذهن مشغولی با عامل تغییر دهنده خلقش باقی می ماند. تمام ابعاد زندگی او رو به زوال و وخامت می گذارد. در این شرایط، فرق بین انتخاب یک رفتار اعتیاد آور که دیگر هیچ آسودگی یا لذتی جز تکرار یک رفتار وسواسی ندارد و در وحشت و درماندگی گیر می کند.

گیر افتادن فرد معتاد به مواد مخدر در مارپیچ ابدی

فرد معتاد برای مدت نامحدودی می‌تواند در چنین وضعیتی باقی بماند. او در دام مارپیچ ابدی خود گیر افتاده است. دامی که می‌تواند سال‌ها به سمت زوال پیش رود، مگر آن که اتفاقی بیفتد و این روند را متوقف سازد. در این جا ذهن فرد معتاد به مواد مخدر به طور تمام وقت با تغییر دهنده خلق خود مشغول است که فرد با هر بار مصرف عامل تغییر دهنده خلق خود، به حلقه مارپیچ خویش بر می‌گردد.