تشنج درمانی الکتریکی یا الکتروشوک درمانی

تشنج درمانی الکتریکی یا الکتروشوک درمانی
الکتروشوک درمانی یا (Electroconvulsive therapy (ECT یکی از روش های درمان موثر در روانپزشکی است. در این روش بیمار تحت بیهوشی عمومی قرار گرفته و جریان های ضعیف عبوری از مغز باعث ایجاد تشنج های ضعیف شده که می تواند در درمان برخی از بیماری های روانی موثر باشد.

در این روش جریان ضعیف برق DC از طریق دو الکترود که در دو طرف سر نصب می شوند عبور داده می شود که معمولاً این جریان بین 200 میلی آمپر تا 1600 میلی آمپر بوده و مدت زمان آن بین 1 تا 6 ثانیه است که بنابر تشخیص پزشک انجام می شود.

معمولاً بعد از بازگشت هوشیاری بیمار پس از انجام الکتروشوک درمانی حالات گیجی و فراموشی خیلی ضعیف در بیمار بوجود می آید که بعد از حدود یک ساعت یا بیشتر از بین می رود. در صورت تکرار جلسات ممکن است بیمار دچار حالات گم گشتگی شود که این حالات پس از اتمام جلسات به تدریج بهبود خواهند یافت.

تاریخچه استفاده از الکتروشوک درمانی

سابقه استفاده از درمان های تشنجی برای بیماری های روانپزشکی عمده به پیش از درمان مدرن باز می گردد به طوری که استفاده از کافور از قرن شانزدهم گزارش شده است و گزارشات متعددی نیز در مورد درمان های تشنجی مبتنی بر کافور از اواخر قرن هجدهم تا اواسط قرن نوزدهم در دست است.

لادیسلاس خون مدونا عصب روان پزشک مجارستانی بدون آن که از سابقه درمان تشنجی به وسیله کافور اطلاع داشته باشد، مشاهده کرد که در مغز افراد مبتلا به صرع تعداد سلول های گلیایی بیش از تعداد معمول است؛ در حالی که تعداد این سلول ها در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کم تر از تعداد معمول است. او این فرضیه را مطرح کرد که ممکن است یک تضاد زیستی بین تشنج و اسکیزوفرنی وجود داشته باشد. به دنبال آزمایشات حیوانی، کافور (مجدداً) به عنوان یک عامل مناسب جهت القای درمانی تشنج ها انتخاب گردید.

در سال 1934 نخستین بیمار روان پریش کاتاتونیک با موفقیت به وسیله تزریق عضلانی کافور محلول در روغن به منظور ایجاد تشنج های درمانی معالجه شد. لوسیو بینی و اگوسرلتی به کاربرد الکتریسته برای القای تشنج علاقمند بودند و پس از یک سری آزمایشات حیوانی و مشاهده کاربرد تجاری الکتریسته توانستند به شکلی ایمن جریان الکتریسته را از روی سر حیوانات برای این منظور به کار گیرند.

تاریخچه الکتروشوک درمانی

در سال 1938 نخستین دوره تشنج درمانی الکتریکی (ECT) بر روی یک بیمار هذیانی و نامنسجم به کار گرفته شد و او پس از یک جلسه درمان، پیشرفت هایی را نشان داد و بعد از 11 جلسه بهبود یافت. القای الکتریکی درمان تشنجی می توانست مطمئن تر و کوتاه اثرتر از درمان های تشنجی القا شده به روش شیمیایی باشد و در اوایل دهه 1940 جایگزین آن گردید. در سال 1940 نخستین کاربرد ECT در ایالات متحده اتفاق افتاد.

در دهه های بعدی در تلاش برای کاهش مشکلات حافظه پس گستر که در برخی از بیماران پس از دوره بهبودی اولیه بعد از الکتروشوک درمانی همچنان پا برجا بودند، جاگذاری الکترود غیر غالب و شکل موج های جایگزین کارآمدتر مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین کاربرد ECT از ارائه روش شناسی های کارآزمایی کنترل شده که ایمنی و کارآیی آن را نشان دادند و از پالایش های صورت گرفته در سیستم های تشخیص و فرآیند رضایت آگاهانه سود برد.

در دهه های 1980 و 1990 تلاش هایی جهت تضمین استانداردهای عملی بالا و یکسان با انتشار توصیه هایی جهت ارائه درمان، آموزش و تربیت توسط سازمان های حرفه ای در ایالات متحده، انگلستان، اسکاندیناوی، کانادا و غیره صورت گرفت.

با کاربرد گسترده عوامل دارویی به عنوان درمان های خط مقدم برای اختلالات روانی، اکنون الکتروشوک درمانی به جز در مورد بیماری های تهدید کننده حیات ناشی از ضعف کلی، علائم انتحاری شدید یا کاتاتونی، بیشتر در بیماران مقاوم به درمان های دارویی مورد استفاده قرار می گیرد.

هر چند ناتوانی تحریک زیر تشنجی برای ایجاد بهبودی در برخی از بیماران روان پزشکی و اثربخشی درمان تشنجی شیمیایی نشان داد که تشنج برای تحقق مزایای درمان مرتبط با شوک درمانی لازم و کافی است، اکنون آشکار شده است که یک رابطه دوز-پاسخ در ECT یک طرفه راست وجود دارد و این که احتمالاً ECT دو طرفه با پهناهای ضربان فوق کوتاه نامؤثر خواهد بود، تلاش ها برای بررسی مکانیسم های زیربنایی ویژگی های زیستی درمان های شوک درمانی مؤثر همچنان ادامه دارد و تلاش می شود که درمان بر شبکه های عصبی مناسب متمرکز گردد و به کارگیری یک محرک کارآمدتر به عنوان روشی برای کاستن از عوارض جانبی شناختی دنبال می شود.

شوک درمانی همچنان مؤثرترین درمان افسردگی اساسی بوده و یک درمان سریع الاثر برای اختلالات روان پزشکی تهدید کننده حیات محسوب می شود.

 

با افزایش آگاهی از این که افسردگی برای بسیاری از بیماران یک بیماری مزمن است اکنون تأکید بیشتری بر تداوم درمان و درمان های نگهدارنده بعد از یک دوره تشنج درمانی حاد صورت می گیرد. کاربرد تشنج درمانی الکتریکی (ECT) از اواسط قرن بیستم کاهش یافته است؛ برخلاف درمان های جسمانی متناظر آن مانند اغمای آنسولین همچنان جزو مجموعه درمان های نوین باقیمانده است. کاربرد الکتروشوک درمانی از مؤسسات عمومی به مؤسسات خصوصی منتقل شده است و تخمین زده می شود که طی چند دهه گذشته سالانه حدود صدهزار بیمار در ایالات متحده ECT دریافت کرده باشند.

پل گرینگارد (برنده جایزه نوبل) پیشنهاد کرد که اصطلاح درمان الکتروکورتیکال جایگزین ECT شود. گرینگارد اذعان کرد که اگر مشخص شود مکانیسم ECT (که هنوز ناشناخته است) تحت قشری باشد در آن صورت کاربرد این اصطلاح محدود خواهد شد.

کاربرد الکتروشوک درمانی در درمان اختلال افسردگی اساسی

شایع ترین مورد مصرف الکتروشوک درمانی اختلال افسردگی اساسی است؛ اختلالی که سریع ترین و مؤثرترین درمان موجود آن نیز همین ECT است. برای بیمارانی که از امتحان درمان های دارویی سودی نبرده اند، دارو را تحمل نکرده اند، علائم تشدید یا روان پریشانه دارند، به شکل حادی میل به خودکشی یا آدمکشی پیدا کرده اند یا علائم برجسته ای از سرآسیمگی یا بهت دارند، باید ECT را در نظر گرفت. در مطالعات کنترل شده دیده اند تا 70% از بیمارانی که به داروهای ضد افسردگی جواب نمی دهند، ممکن است به ECT پاسخ مثبت بدهند.

الکتروشوک درمانی در افسردگی مربوط به اختلال افسردگی اساسی و نیز اختلال دو قطبی I مؤثر است. از مدت ها پیش تصور می شد افسردگی هذیانی یا روان پریشانه به ECT پاسخ بهتری بدهد، اما مطالعات اخیر حاکی از آن بوده که پاسخ دهی حملات افسردگی اساسی همراه با خصایص روان پریشانه به ECT بیشتر از اختلال افسردگی غیر روان پریشانه نیست.

با این حال از آنجا که حملات افسردگی اساسی با خصایص روان پریشانه صرفاً به درمان با داروهای ضدافسردگی پاسخ چندانی نمی دهند، به عنوان درمان خط مقدم بیماران دچار این اختلال بیشتر باید به فکر ECT بود. اختلال افسردگی اساسی دارای خصایص ملانکولیک (از قبیل علائم بسیار شدید، کندی روانی-حرکتی، سحرخیزی، تغییرات شبانه روزی، کاهش اشتها و وزن، و سر آسیمگی) به نظر می رسد پاسخ خوبی به ECT بدهد.

بیمارانی که ECT برایشان خیلی ضرورت دارد، شامل افراد دچار افسردگی شدید، دارای علائم روان پریشانه، دارای قصد خودکشی، و کسانی است که از خوردن امتناع می کنند.

 

آن دسته از بیماران افسرده که کمتر ممکن است به ECT جواب بدهند، افراد دچار اختلال جسمانی سازی هستند. بیماران سالمند اغلب کندتر از بیماران جوان به ECT پاسخ می دهند. ECT حمله افسردگی اساسی را درمان می کند، اما از آن پیشگیری نمی کند، مگر آنکه به مدت طولانی و به شکل نگهدارنده تجویز شود.  

کاربرد الکتروشوک درمانی در درمان حملات شیدایی (مانیا)

اثر ECT در درمان حملات حاد مانیا حداقل با اثر لیتیم مساوی است. در عین حال درمان دارویی حملات مانیا، هم در کوتاه مدت مؤثر است و هم برای پیشگیری؛ ولی کاربرد ECT در درمان حملات مانیا عموماً به موقعیت هایی محدود می شود که همه رویکرد های دارویی موجود، ممنوعیت های معینی داشته باشند.

سریع بودن نسبی پاسخ ECT در بیمارانی که رفتار مانیک آنها سطوح خطرناکی از اتلاف قوا برایشان ایجاد کرده مفید است. ECT را برای بیمار مصرف کننده لیتیوم نباید تجویز کرد، چون لیتیوم ممکن است آستانه تشنج را پایین بیاورد و به این ترتیب باعث تشنجی طولانی ایجاد می شود.

کاربرد الکتروشوک درمانی در درمان اسکیزوفرنی

ECT درمان مؤثری برای علائم اسکیزوفرنی حاد است، اما بر علائم اسکیزوفرنی که علائم مثبت برجسته کاتاتونی یا علائم عاطفی دارند، به نظر می رسد بیش از بقیه به ECT پاسخ دهند. اثر بخشی ECT در چنین بیمارانی تقریباً با داروهای ضد روان پریشی مساوی است، ولی در مدت کوتاه تری ممکن است عاید شود.

سایر موارد کاربرد الکتروشوک درمانی

در مطالعات کوچک معلوم شده که ECT در درمان کاتاتونی یعنی علامتی که در اختلالات خلقی، اسکیزوفرنی، اختلالات طبی، و اختلالات عصبی وجود دارد، مؤثر است. گزارش شده که ECT در درمان روان پریشی های حمله ای، روان پریشی نامعمول، اختلال وسواسی-جبری، دلیریوم و بیماری های طبی از قبیل سندرم بدخیم نورولپتیک، کم کاری هیپوفیز، اختلالات تشنجی لاعلاج و پدیده خاموش-روشن در بیماری پاکینسون نیز مفید است.

الکتروشوک درمانی

همچنین برای زنان حامله افسرده ای که هم به درمان احتیاج دارند و هم نمی توانند دارو مصرف کنند، افراد سالمند یا دچار بیماری های طبی که مصرف داروهای ضدافسردگی برایشان خالی از خطر نیست، و حتی برای کودکان و نوجوانان دچار افسردگی شدید و دارای تمایل به خودکشی که ممکن است به داروهای ضد افسردگی کمتر از افراد بزرگسال پاسخ دهند، شاید ECT درمان انتخابی باشد. ECT در درمان اختلال جسمانی کردن (مگر آنکه با افسردگی همراه باشد)، اختلالات شخصیت، و اختلالات اضطرابی مؤثر نیست.

کاربرد الکتروشوک درمانی در بیماری اعتیاد

الکتروشوک درمانی می تواند در بیماران اعتیاد، جهت درمان بیماری های روانپزشکی همراه و زمینه ساز(هم ابتلایی) و درمان عوارش روانی سوء مصرف مواد مخدر از جمله عوارض روانی مواد روانگردان موثر باشد. شوک درمانی بعنوان یکی از راه های خلاص شدن از اثرات مواد مخدر جدید معرفی شده است. شوک وارد شده باعث می شود توهم ناشی از مصرف شیشه و کراک از بین برود.

در واقع ECT روشی برای درمان اعتیاد نیست، بلکه کمک می کند تا بیماری ها و حالت های عصبی و روانی که با مصرف مواد مخدر ایجاد شده از بین برود که البته این حالت ها بیشتر مربوط به مواد مخدر صنعتی و روانگردان هستند.

تعداد و فواصل جلسات الکتروشوک درمانی

الکتروشوک درمانی را معمولاً به صورت دو سه بار در هفته تجویز می کنند؛ اگر دوبار در هفته انجام شود، اختلال حافظه کمتری در مقایسه با 3 بار در هفته می دهد. به طور کلی سیر درمان اختلال افسردگی اساسی می تواند 12-6 جلسه طول بکشد (هرچند تا 20 جلسه نیر محتمل است) درمان حملات مانیا ممکن است 20-8 جلسه لازم داشته باشد.

درمان اسکیزوفرنی ممکن است به بیش از 15 جلسه احتیاج پیدا کند و بالاخره تعداد جلسات لازم برای درمان کاتاتونی و دلیریوم ممکن است بسیار کم باشد، یعنی تنها 4-1 جلسه طول بکشد. تا زمانی که بیمار به آن چیزی دست یابد که ظاهراً حداکثر پاسخ درمانی نام گرفته،درمان را باید ادامه داد و بعد از آن نیز اگر درمان را ادامه دهیم، هیچ خاصیت درمانی دیگری ندارد، جز آنکه بر شدت و مدت عوارض جانبی افزوده می شود.

معمولاً گفته می شود زمانی حداکثر بهبود به دست آمده است که بیمار پس از دو جلسه پیاپی بهبود به دست آمده است که بیمار پس از دو جلسه پیاپی بهبود بیشتری احساس نکند. اگر بیمار پس از 10-6 جلسه درمان بهبود پیدا نکرد، پیش از آنکه ECT را کنار بگذاریم، باید با جاگذاری دو طرفه و با شدت بالا (3 برابر آستانه تشنج) اقدام به درمان کنیم.

فواید الکتروشوک درمانی

عوارض جانبی الکتروشوک درمانی

ممنوعیت های استفاده از روش الکتروشوک درمانی

شوک درمانی هیچ ممنوعیت مطلقی ندارد، الا موقعیت هایی که بیمار در معرض خطر زیادی قرار دارد و نیاز زیادی به پایش دقیق دارد. حاملگی ممنوعیتی برای الکتروشوک درمانی نیست و در کل اعتقاد بر این است که نیازی به پایش وضع جنین وجود ندارد، مگر آنکه حاملگی، پرخطر یا عارضه مند (کمپلیکه) باشد.

بیمارانی که ضایعه فضاگیری در دستگاه عصبی مرکزی (CNS) خود دارند، با خطر زیادی از نظر ورم مغزی و فتق آن به دنبال ECT روبه رویند. اما اگر این ضایعه کوچک باشد، از پیش با دگزامتازون درمان شده باشد، و افزایش فشار خون در حین تشنج مهار شده باشد، می توان خطر عوارض جدی را در این گونه بیماران به حداقل رساند.

بیمارانی که فشار داخل مغزیشان بالاست یا در معرض خطر خونریزی مغزی( مثلاً به دلیل بیماری های مغزی-عروقی و آنوریسم) قرار دارند، ECT برایشان خطرناک است. این خطر را نمی توان از بین برد، اما با تنظیم فشارخون بیمار در حین ECT می توان از آن کاست. بیمارانی هم که با تازگی سکته قلبی (انفارکتوس میوکارد) کرده اند، گروه پرخطری هستند؛ البته دو هفته پس از سکته قلبی این خطر به مقدار زیادی کاهش می یابد و سه ماه بعد از آن نیز باز به مقدار بیشتری کم می شود.

وضعیت بیماران دچار افزایش فشار خون را پیش از انجام ECT باید به کمک داروهای ضد فشار خون متعادل ساخت. می توان برای محافظت از بیمار در هنگام انجام ECT از پروپرانول و نیتروگلیسیرین زیر زبانی سود جست.

مرگ و میر ناشی از الکتروشوک درمانی

میزان مرگ و میر ناشی از ECT حدود 002/0% در هر جلسه ECT و 01/0% در هر بیمار است. این اعداد بسیار نزدیک به مقدار خطری است که در بی هوشی عمومی و زایمان وجود دارد. مرگ ناشی از ECT معمولاً به دلیل عوارض قلبی-عروقی آن است و احتمالش بیش از همه در بیمارانی وجود دارد که وضعیت قلبیشان از پیش در مخاطره بوده است.