اعتیاد والدین به مصرف مواد مخدر

وجود خشونت، بحران‌‏های دائمی و رفتارهای ناهنجار در خانواده هایی که والدین معتاد دارند، باعث تخریب شضخصیت فرزندان و ابتلای آن ها به افسرگی و اضطراب می شود. افت تحصیلی و ترک تحصیل در فرزندانی که والدین معتاد دارند بسیار زیاد است و فرزندان از سنین کم با مواد مخدر آشنا می‌شوند و به مواد مخدر دسترسی دارند. دسترسی به مواد مخدر یکی از عوامل ابتلای فرزندان به مصرف مواد مخدر و الکل محسوب می‌شود.

اعتیاد والدین به مصرف مواد مخدر نه تنها ارگانیسم رفتاری و شخصیت فرزندان را آسیب می زند، بلکه خودآگاهی و تأمل در تجارب زیستی شان را هم به واسطه درگیری با تعاملات منحرف به بن بست هایی مسئله دار می کشاند.

درگیری این مجموعه ها با کل جامعه نیز تأثیر و تأثر مخرب اعتیاد را با ساخت های اجتماعی مستدام می دارد و به کلیت آن آسیب می رساند. این هویت تا جایی که فرزندان برای جلب نظر دیگران خودزنی می کنند، همچنان جا برای اصلاح دارد.

تخریب هویت و آینده فرزند با وجود والدین معتاد

اگر این درگیری ها به مرحله ای رسد که فرزند تظاهر به هویت هایی معین را تجربه کند یا دیگر نتواند حتی خوب و بد را تشخیص دهد، جلب تعهد و وفاداری و مشارکتش برای حضور مثبت در جریان زندگی هم منتفی می گردد. اگر عقلی هم برایش باقی مانده باشد، صرفاً به کار توجیه اعمالش می آید.

ارتکاب جرائم دیگر فرزندان با وجود والدین معتاد

عدالت قضایی در این فضا نمی تواند به حکم «تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود»، از شرایط اجتماعی این تغییر و تحول غافل ماند و صرفاً معتادی را که از ابتدای کودکی در چنین خانواده هایی بالیده و فنون و مهارت های این رفتار را آموخته و در بزرگی با جرائم دیگری مثل دزدی و قاچاق و قمار و امثالهم نیز آمیخته کرده، مورد عقوبت قرار دهد و درصدد اصلاح زنجیره عوامل مؤثر بر این امر برنیاید. سیاست گذاری اصلاحی در این زمینه پس از تغییر بافتار اجتماعی می تواند عدالت قضایی را مسئولیت پذیر نماید و از فرد معتاد هم مشارکت اخلاقی بطلبد.

اعتیاد والدین به مصرف مواد مخدر

عاقبت فرزندانی که والدین معتاد دارند

اگر توازنی میان الصاق برچسب غیرقانونی بودن به اعتیاد به مصرف مواد مخدر و رواداری نسبت به آن برقرار نشود، امکان هر گونه مافیایی شدن حرکات زیرزمینی در این مورد نیز منتفی نیست و عواقب و هزینه های سنگین تری روی دست جامعه می نهد، زیرا حداقل این است که منافع ثروتمندان و قدرتمندان شریک در امر مواد مخدر و اعتیاد و بلکه پیامدهای جهانی جریان سرمایه در کشورهای متروپل را برای تبدیل آن ها به مراکز تولید و توزیع و مصرف مواد افیونی از نظر دور می دارد و مانع تراشی ها و زمینه سازی های آنان را در این چارچوب از قلم می اندازد و جز پند و اندرز دادن به والدین یا دست بالا، احداث مراکز مددکاری و تربیت پزشک و مددکار به هزینه جامعه کاری از پیش نمی برد و نهایتاً هم متوسل به ضابطین قضایی و راه اندازی دادگاه و زندان و استفاده از داغ و درفش می گردد.

رابطه فرزندان با والدین معتاد

فرزندان اعتیاد، کارگزاران بالقوه آسیب رسانی به جامعه آتی هستند. آنان بر خلاف فرزندان خانواده های سالم، روابط خاصی را با والدین تجربه می کنند. در حالی که اعتیاد به لحاظ ژنتیک منتقل نمی شود، اما حتی قبل از تولد هم اعتیاد والدین می تواند میراث شومی از عوارض جسمی – روانی را بالقوه برای ایشان ودیعت نهد.

انواع بی ثباتی ها و نا آرامی های فرزندانی که والدین معتاد دارند

پس از تولد نیز اینان بیش از سایرین در معرض اعتیاد به مواد مخدر هستند، زیرا هم والدین الگوی شان را تشکیل می دهند و هم فنون این کار را از این رهگذر می آموزند، خصوصاً که این خانواده ها در معرض انواع بی ثباتی ها و نا آرامی های مادی و غیر مادی هم قرار دارند و اگر نه اعتیاد والدین به مواد مخدر معلول همان ها است که لااقل چنین عوارضی پس از اعتیادشان بروز کرده است.