علل اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر

علل اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر یکی از بزرگترین و اساسی ترین علل گرایش افراد جامعه به سوء مصرف مواد مخدر می باشد که شامل ابعاد گسترده ای است. زمانی که فاصله طبقاتی فزونی می یابد و به علت عدم آموزش های اجتماعی و ضعف فرهنگی و فقدان احساس همبستگی ناشی از مادی گرایی و فردگرایی، که از ویژگی های جوامع در حال توسعه است، زیاد می شود افراد قادر به هدایت درست ستیز علیه این بی عدالتی اجتماعی نیستند.

معضل اعتیاد در جامعه

از آن رو که انسان طبعاً موجودی اجتماعی می باشد و برای زندگی کردن نیاز به حضور در اجتماع دارد، با یک سری علل اجتماعی رو به رو می گردد که برخی از آن ها در گرایش فرد به مصرف مواد مخدر و اعتیاد مؤثرند. تحقیق و بررسی در مورد این عوامل می تواند در پیشگیری از اعتیاد و سلامت هر چه بیشتر جوامع کمک کند.

علل اجتماعی سوء مصرف مواد مخدر

برخی از علل اجتماعی که در گرایش به سوی سوء مصرف مواد مخدر مانند حشیش، شیشه، هروئین و الکل و در نهایت وابستگی و اعتیاد به آن ها زمینه ساز و مؤثر می باشند عبارتند از دسترسی آسان به انواع مواد مخدر، بیکاری و اعتیاد، نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، نقش محیط جغرافیایی و محل سکونت، فقدان احکام سنگین برای تهیه و توزیع مواد مخدر، وجود فروشندگان مواد مخدر و ارتباط با دوستان معتاد.

دسترسی آسان به مواد مخدر

در دسترس بودن مواد مخدر علتی می باشد که به همراه علل دیگر، زمینه گرایش فرد را به اعتیاد ایجاد می نماید، به گونه ای که اگر در فرد زمینه کجروی وجود داشته باشد و مواد مخدر به آسانی در دسترس او قرار گیرد، از مصرف و توزیع آن دریغ نمی نماید. دسترسی به مواد مخدر به عوامل گوناگونی از جمله وضعیت جغرافیایی کشور، استان و محله سکونت، نقش قوانین، قاطعیت و نحوه اجرای قوانین و برنامه ریزی های مسئولان برای مهار مشکل سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر بستگی دارد.

علل اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر

بیکاری و اعتیاد

عامل بیکاری به طور غیرمستقیم به گرایش فرد به سوی مصرف و اعتیاد به انواع مواد مخدر می انجامد. بیکاری از سویی، به فقر شخص و از سوی دیگر، سبب ایجاد بیماری های روانی، افسردگی، ضعف اعتماد به نفس و از بین رفتن امیدواری می شود که در نهایت، به اعتیاد شخص منجر می گردد. فرد به دلیل بیکاری و نداشتن درآمد آبرومند به خرید و فروش مواد مخدر روی می آورد و برای خود شغلی کاذب ایجاد می نماید. یکی از نتایج اشتغال، فقدان فرصت برای ارتکاب جرم است.

بیکاری منجر به افزایش اوقات فراغت فرد می شود و چنانچه برای اوقات فراغت افراد برنامه ریزی های منطقی و مناسبی اتخاذ نشده باشد زمینه گرایش به اعتیاد و خرده فروشی مواد مخدر برای آنان مهیا می شود، چرا که در این فرصت فرد با منحرفان و معتادان آشنا می گردد و به آن ها می پیوندد. پس می توان نتیجه گرفت که بیکاری یک عامل زمینه ای می باشد که می تواند در کنار عوامل دیگر مانند فقر، موجب روی آوری فرد به سوی مصرف مواد مخدر و اعتیاد گردد.

نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و اعتیاد

نابرابری های اقتصادی، اجتماعی جنبه های وسیعی دارد، که نابرابری ها در توزیع منابع مادی، نابرابری در قدرت، نابرابری در حیثیت، نابرابری های جنسی و نژادی را شامل می شود. عامل نابرابری به طور مستقیم منجر به اعتیاد فرد نمی گردد، اما می تواند زمینه ساز فقر و مشکلات عاطفی گردد. از این رو، به طور غیر مستقیم عاملی در گرایش افراد برای اعتیاد به مواد مخدر محسوب می شود.

اختلاف طبقاتی در هر جامعه، به بی ایمانی بیشترین افراد آن جامعه نسبت به شرایط اقتصادی موجود منتهی می شود. همین بی ایمانی نسبت به شناخت اجتماعی، در گرایش به اعتیاد تأثیر به سزایی دارد. مطالعات اجتماعی نشان می دهند در کشورهایی که توزیع ثروت به صورت عادلانه صورت نمی گیرد، هر روز فقرا نوزده برابر فقیرتر و اغنیا ثروتمندتر می شوند.